ضرر معنوی
آیا ضرر معنوی قابل جبران است ؟
تحمل ضرر در حقوق کنونی منحصر به موردی نیست که شخص نفع مادی را از دست میدهد. انسان در برابر لطمه های روحی نیز آسیب پذیر است آسیبی که گاه نمودار نیست ولی از درون به او آزار می رساند. ضررهای عاطفی او را نمی توان با پول ارزیابی کرد آنچه از دست رفته است با پول به دست نمی آید. با ما همراه باشید با ادامه مقاله ضرر معنوی.
جهانی دیگر با معیارهای دیگر است و به همین جهت نیز گروهی آن را جبران ناپذیر می دانند و از آلایش های مادی مبرا می شناسند و می گویند چگونه می توان درد جانکاه مادری که فرزند خویش را از دست داده است جبران کرد و با چه تعبیر حیثیت بر باد رفته شریفی را ممکن است با پول بازگرداند ؟!
تصمیم دادرس در مورد ضرر معنوی انجام شده
همچنین از آنجا که زیان وارد شده جنبه مادی ندارد دادرس نمی تواند میزان آن را تعیین و خطا کار را به جبران آن محکوم سازد پس ناچار بایستی میزان خسارت را با درجه تقصیر بسنجد و خطا هرچه سنگین تر باشد حکم به خسارت نیز فزون تر شود. یعنی پولی که به عنوان جبران ضرر و تامین وضع زیاندیده بایستی پرداخته شود به صورت نوعی درآمد و کیفر کار نوعی غرامت و کیفر کار مقصر درآیند امری که با هدف قواعد مسئولیت مدنی و جدایی آن از مسئولیت کیفری منافات دارد ولی باید دانست که دادن مبلغی پول به زیان دیده گاه تمام یا بخشی از ضرر های معنوی را جبران می کند چنانکه آن پول زنی که زیبایی چهره اش را گرم نتیجه حادثه ای از دست داده اند میتواند به پزشکی ماهر رجوع کنند و وضع را به حالت پیشین درآورد.
پول و ضرر های مادی
وانگهی جبران خسارت به معنی زدودن همه آثار آن نیست و در ضررهای مادی نیز دادن پول همیشه نمی تواند آنچه را زیان دیده از دست داده است به او بازگرداند.
آیا دادن پول نیروی کار کردن را به کسی که پاهایش بریده شده باز می گرداند ؟
یا پرنده زیبایی را که کشته شده زنده می کند یا تابلوی نقاشی پاره شده را دوباره می سازد؟!!
هدف از دادن خسارت این است که وسیله ای معادل ای در اختیار زیان دیده قرار گیرد وسیله ای که بتواند او را خشنود سازد و جایگزین مال از دست رفته شود همان گونه که با پول در امور مادی میتوان معادلی برای مال تلف شده پیدا کرد تامین خرسندی های معنوی نیز امکان دارد این خرسندی ها قادر نیست اندوه و تاثرش عاطفی را از بین ببرد ولی همین اندازه که آلام روحی را تسکین دهد کافی است.
هدف از پول پرداخت شده در ضرر معنوی افراد
به بیان دیگر پولی که از این بابت داده می شود جبران کننده نیست. خشنود کننده است. پس دادرس باید در هر مورد خاص تمیز دهند که با چه مبلغ پول می توان برای زیان دیده موقعیتی به وجود آورد که اندوه ناشی از حادثه زیان بار تا حد معقول از بین برود و یا تسکین یابد. هدف اصلی قانونگذار شناختن ضرر معنوی به عنوان خسارت قابل مطالبه است نه محدود ساختن آن به کسر حیثیت و اعتبار شخصی و خانوادگی.
به نظر می رسد که مفاد اصل ۱۷۱ قانون اساسی بحث در باره امکان صدور حکم به جبران خسارت معنوی بیهوده می سازند و ضرر معنوی را در کنار بیان های مادی قابل مطالبه اعلام می کند. ولی در بند ۲ ماده ۹ قانون آیین دادرسی کیفری ملاحظه می شود که ناظر به زیان های وارد به حیثیت و اعتبار شخصی و خانوادگی است و شامل زیان های عاطفی و نسبتهای نمی شود.
بی گمان در اصل ۱۷۱ نسبت به امکان تبدیل خسارت های معنوی به پول حکم صریحی وجود ندارد ولی زمان قاضی اعم از کیفری و مدنی است. وانگهی آنچه به وسیله دولت قابل جبران است دادن پول یا حقوق مالی است که هرگاه در مورد اشتباه قاضی قابل جبران باشد به طریق اولی نسبت به جبران ضرر های معنوی ناشی از تقصیر نیز اجرا میشود.
برگرفته از مجموعه مقالات موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد ، در صورت نیاز به وکیل حقوقی با موسسه حقوقی حامی در تماس باشید.